هدف از این تحقیق پایان نامه بررسی و تشریح دیدگاه ها و نظریه های یادگیری می باشد.

 


نظریه استیس: 
این نظریه را می توان کوششی برای کمی کردن نظریه یادگیری گاتری دانست. استیس نظریه نمونه گیری محرک خود را گسترش نظریه عناصر همانند ثراندایک درباره انتقال یادگیری می داند. یعنی این نظریه به این ‏منظورساخته شده است که درباره انتقال یادگیری از یک موقعیت به موقعیت دیگر، براساس عناصر محرکی مشترک بین دو موقعیت، به پیش بینی بپردازد(هرنگمان وا لسون به نقل از: ترجمه سیف، ١٣٨٣). ‏استیس درتحلیل خود از تقویت، تمایز بسیار مهمی بین یادگیری وعملکرد قائل می شود برای او تقویت و‏تنبیه متغیرهای یادگیری نیستد، زیرایادگیری در غیاب این ها رخ می دهد بلکه تقویت وتنبیه متغیرهای ‏عملکرد هستند زیرا آنها تعیین می کنند موادی که قبلاً آموخته شده اند چگونه در رفتار ظاهرخواهند شد. در نظر استیس نقش تقویت این نیست که به طورمستقیم تشکیل تداعی های تازه را نیرومند سازد و مجاورت ‏تنها برای کارکافی است، در این مورد او باگاتری توافق کامل دارد. ‏مفاهیم مهم نظریه استیس: تعمیم، خاموشی، بازگشت خود به خودی، جورکردن احتمال و یادگرفتن یادگیری بودند.

 

 

 

نظریه تولمن: 
نظریه تولمن را می توان مخلوطی از نظریه گشتالت و رفتارگرایی دانست. مفهوم مهمی که نظریه تولمن را درذهن متداعی می کند، مفهوم یادگیری نهفته است به طور کلی می توان گفت یادگیری نهفته، آن یادگیری است که به عملکرد برگردانده نشده است یعنی اینکه ممکن است یادگیری صورت گرفته باشد اما در رفتار ظاهری فرد ظاهر نگردد. تولمن در تحقیقاتی که انجام داد مشخص کرد که در حقیقت نقش تقویت آشکار کردن یادگیری نهفته است ودر واقع بیدار کردن این نوع یادگیری و به عملکرد تبدیل کردن این نوع یادگیری است. 

 

 

 

 

تولمن معتقد است که بیشتر از یک نوع یادگیری وجود دارد و شش نوع یادگیری را پیشنهاد داد که عبارتند از:
 ١- نیرویابی: این نوع یادگیری به تمایل آموخته شده برای تداعی اشیای خاص با حالات سائق خاص اشاره  می کند.
 ٢- باورهای هم ارز: این نوع یادگیری خیلی شبیه تقویت ثانویه در نظریه های محرک - پاسخ است ولی تولمن آن را بیشتر متضمن سائقهای اجتماعی می دانست تا سائقهای فیزیولوژیکی. 
٣- انتظارات میدانی : این نوع یادگیری همانند نقشه شناختی ایجاد می شود. وتنها تقویت مورد نیاز برای ایجاد این نوع یادگیری تأیید فرضیه است. 
‏٤- حالت شناخت میدانی: تولمن درباره این نوع یادگیری کمتراز بقیه انواع یادگیری مطمئن بود و نوعی تمایل برای مرتب کردن میدان ادراکی در یک طرح خاص است و نوعی رویکرد نسبت به موقعیت حل مسأله است.
 ٥- تمیز سائق : این نوع یادگیری به این اشاره دارد که ارگا نیسم ها می توانند حالت سائق خود را تعیین کنند و بنابراین می توانند مطابق آن پاسخ دهند. 
‏٦- الگوهای حرکتی : تولمن اعتقاد داشت که نظریه اش عمدتاً با تداعی اندیشه ها سروکار دارد و به نحوه تداعی یافتن آن اندیشه ها یا رفتار چندان علاقمند نیست ویادگیری الگوهای حرکتی کوششی است برای حل این مشکل، تولمن در حقیقت یک روانشناس التقاطی بود و با ترکیب کردن اندیشه های  هال، گاتری ونظریه گشتالت یک نظا م واحدی را به وجود آورده بود(هرنگمان وا لسون ، ترجمه سیف، ١٣٨٣ ،ص٣٥٠).

 

 

 

 

 

فهرست مطالب
1-2 مقدمه .14
٢-٢ یادگیری .15
١-٢-٢ نظریه های یادگیری 17
١-١-٢-٢  دیدگاه کارکردگرایی 17
٢-١-٢-٢ دیدگاه تداعی گرایی 19
٣-١-٢-٢ دیدگاه شناختی 21
٤-١-٢-٢ دیدگاه عصبی _ فیزیولوژیکی .24
٥-١-٢-٢ دیدگاه تکاملی 24
٦-١-٢-٢ نظریه خبرپردازی یا پردازش اطلاعات 25
2-2-2 پژوهش ها انجام شده در زمینه راهبردهای شناختی.27
1-2-2-2 تکرار یا مرور.27
2-2-2-2  بسط یا گسترش معنایی.28
3-2-2-2 سازمان دهی29


6-2-2 پیشینه پژوهش.
١-6-٢.تحقیقات انجام شده در ایران
2-6-٢ تحقیقات انجام شده در خارج از کشور.


منابع
منابع فارسی    
منابع انگلیسی